در گفت وگو با محسن برجی شهردار کرج
بازآفرینی شهری؛ ترکیبی از نوسازی فیزیکی و بهسازی اجتماعی
بازآفرینی شهری به عنوان یک فرآیند جامع، علاوه بر نوسازی فیزیکی، به بهبود وضعیت اجتماعی و اقتصادی ساکنان مناطق مختلف نیز توجه دارد. این رویکرد، برخلاف بافت فرسوده که بیشتر به بازسازی کالبدی مناطق میپردازد، به دنبال احیای اقتصادی و ارتقاء کیفیت زندگی در جوامع شهری است. در این راستا، چالشها و موانعی نیز وجود دارد که ممکن است فرآیند بازآفرینی را با مشکلاتی مواجه کند. برای بررسی دقیقتر این موضوعات و نقش نهادهای مختلف در موفقیت این پروژهها، با محسن برجی، مشاور شهردار کرج، به گفتوگو نشستیم که از نظرتان می گذرد
سوال: تفاوتهای اساسی میان بافت فرسوده و بازآفرینی شهری چیست و چگونه این دو مفهومی متفاوت از یکدیگر را در زمینههای شهری، اجتماعی و اقتصادی میتوان توضیح داد؟
– بافت فرسوده به طور کلی به کالبد و ساختار فیزیکی یک منطقه اشاره دارد، مانند معابر زیر ۶ متر، استحکام پایین ساختمانها و ریزدانگی زیر ۲۰۰ متر. این نگاه تنها به نوسازی فیزیکی متمرکز است. اما بازآفرینی شهری نگرشی جامعتری دارد که علاوه بر نوسازی فیزیکی، به بهسازی اجتماعی و اقتصادی، توانمندسازی و ارتقای کیفیت زندگی ساکنان توجه میکند.
سوال: چه چالشها و موانعی ممکن است در فرآیند بازآفرینی شهری وجود داشته باشد که مانع از ایجاد پیوند مناسب میان محلهها و اعتمادسازی در بین ساکنان شود؟
– بازآفرینی شهری ممکن است با مشکلاتی همچون قطع ارتباط بین محلهها یا بیاعتمادی مردم مواجه شود. اما در صورتی که با رویکردی جامع به آن نگاه شود، میتواند به فرصتهایی برای احیای اقتصادی و اجتماعی تبدیل شود. سرمایهگذاری در این زمینه میتواند اشتغال و بهبود کیفیت زندگی را به دنبال داشته باشد. برای مقابله با این چالشها، نیاز است که در فرآیند بازآفرینی، به تقویت زیرساختها، همکاری میان نهادهای مختلف و افزایش مشارکت مردمی توجه ویژهای شود. این رویکرد میتواند زمینهساز شکلگیری جامعهای همبستهتر و اقتصادی پایدارتر باشد.
سوال: چگونه شهرداریها و شورای اسلامی شهر میتوانند در فرآیند بازآفرینی شهری، نقش مؤثر و راهبردی ایفا کنند و چه اقدامات کلیدی برای بهبود وضعیت بافتهای فرسوده بر عهده آنها است؟
– شهرداریها و شورای اسلامی شهر مسئولیت فراهم آوردن زمینههای مشارکت فعال ساکنان، مالکان و توسعهگران در فرآیند بازآفرینی شهری را بر عهده دارند. این وظیفه آنها شامل طراحی و پیادهسازی سیاستها و برنامههایی است که به نوسازی و بهبود بافتهای فرسوده کمک کند. از جمله این اقدامات میتوان به تسهیل فرآیند نوسازی، تخصیص مشوقهای فنی و ساختمانی برای جذب سرمایهگذاری، و ارائه خدمات زیرساختی حیاتی مانند تأمین آب، برق، گاز، فاضلاب و نوسازی معابر شهری اشاره کرد. علاوه بر این، ایجاد هماهنگی میان نهادهای مختلف برای تأمین منابع مالی و برنامهریزی کارآمد نیز جزء وظایف کلیدی شهرداریها و شوراها در این زمینه است.
سوال: عوامل بیاعتمادی مردم به پروژههای بازآفرینی شهری چیست و چه چالشهایی در این زمینه وجود دارد؟
– بیاعتمادی مردم در پروژههای بازآفرینی معمولاً به دلیل عدم شفافیت و اطلاعرسانی مناسب ایجاد میشود. بسیاری از مردم از وضعیت آینده پروژهها، تأثیر آن بر زندگیشان، و احتمال جابهجایی یا تغییرات اجتماعی در منطقه نگران هستند. علاوه بر این، عدم وجود برنامههای حمایتی برای ساکنان و عدم تضمین در زمینه حقوق آنها نیز باعث تقویت این احساس میشود. برای مقابله با این مشکل، ضروری است که نهادهای مسئول، اطلاعات کاملی از مراحل اجرای پروژه و نتایج آن به مردم ارائه دهند و آنها را در تصمیمگیریهای مهم شریک کنند.
سوال: تأثیرات اجتماعی و اقتصادی بازآفرینی شهری بر اشتغال و وضعیت اقتصادی محلی چگونه است و چه فرصتهایی در این زمینه وجود دارد؟
– بازآفرینی شهری میتواند به شکلی گستردهتری بر اشتغال و اقتصاد محلی تأثیر بگذارد. این پروژهها نه تنها اشتغال مستقیم از طریق ساخت و ساز و نوسازی ایجاد میکنند، بلکه با ایجاد تقاضا برای کالاها و خدمات محلی، کسبوکارهای کوچک و متوسط را نیز فعال میکنند. به علاوه، این پروژهها میتوانند زیرساختهای بهبود یافته مانند حمل و نقل، فضای تجاری و مسکونی را به منطقه بیاورند که خود میتواند به جذب سرمایهگذاری و افزایش گردشگری منجر شود. در نتیجه، با تقویت این بخشها، اقتصاد محلی تقویت شده و رشد اشتغال در منطقه تسریع میشود.
سوال: مدلهای مختلف بازآفرینی شهری چیست و چگونه میتوان آنها را برای هر منطقه بهطور مؤثر به کار برد؟
– مدلهای توسعه بازآفرینی شهری متنوع است و بسته به نیاز و ویژگیهای هر منطقه، میتوان از آنها بهره برد. یکی از مدلها، مدل مرحلهای است که شامل چهار فاز اساسی است: 1) اصلاح و بهبود زیرساختهای اولیه مانند سیستمهای آب، برق و فاضلاب، 2) نوسازی کالبدی ساختمانها و فضای شهری، 3) توانمندسازی اجتماعی و اقتصادی ساکنان از طریق آموزش و تسهیلات اقتصادی، و 4) تأکید بر توسعه پایدار و حکمرانی مشارکتی که همه ذینفعان را در فرآیند تصمیمگیری دخیل میکند. اجرای مؤثر این مراحل نیاز به هماهنگی دقیق میان نهادهای دولتی، بخش خصوصی و جامعه محلی دارد.
سوال: چرا در بسیاری از مناطق بهجای نوسازی صرف بافت فرسوده، بازآفرینی شهری به عنوان اولویت در نظر گرفته میشود و چه مزایایی دارد؟
– نوسازی بافت فرسوده بهطور عمده به بازسازی فیزیکی بناها و زیرساختها میپردازد، در حالی که بازآفرینی شهری رویکردی جامعتر است که علاوه بر اصلاح کالبد، بر بهبود کیفیت زندگی اجتماعی و اقتصادی ساکنان نیز تمرکز دارد. این رویکرد میتواند به رفع مسائل اجتماعی مانند بیکاری، فقر و تبعیضهای اجتماعی بپردازد و باعث افزایش مشارکت اجتماعی و ارتقاء اعتماد عمومی شود. بازآفرینی شهری با توجه به نیازهای همهجانبه منطقه و ساکنان، قادر است منافع بلندمدتتری برای جامعه به همراه داشته باشد.
سوال: مشوقهای اقتصادی، اجتماعی و نهادی که میتوانند روند بازآفرینی شهری را تسریع کنند و کارایی آن را افزایش دهند چیست؟
– مشوقهای اقتصادی میتواند شامل تخفیفهای مالیاتی، تسهیلات ویژه برای بازسازی و نوسازی، و کمکهای دولتی برای حمایت از ساکنان و کسبوکارهای محلی باشد. بهعلاوه، تسهیل در فرآیند تجمیع پلاکها و هماهنگی میان نهادهای مختلف مانند بانکها، بنیاد مسکن و شهرداریها برای تأمین منابع مالی لازم از اهمیت ویژهای برخوردار است. از نظر اجتماعی، ارتقای آگاهی عمومی و ایجاد انگیزههای مشارکتی در ساکنان برای حضور فعال در فرآیند بازآفرینی میتواند به بهبود نتایج پروژهها کمک کند.
سوال: در چه شرایطی بازآفرینی شهری میتواند به رشد و جذب سرمایهگذاری در مناطق کمتوسعه و فرسوده کمک کند؟
– بازآفرینی شهری بهطور مؤثر میتواند محیطی جذاب برای سرمایهگذاران ایجاد کند. زمانی که زیرساختهای شهری مانند حمل و نقل، فضای عمومی، امکانات رفاهی و تجاری بهبود یابد، ارزش زمینهای موجود در منطقه افزایش مییابد. این تغییرات موجب میشود که سرمایهگذاران به این مناطق جذب شوند و پروژههای مختلف تجاری، مسکونی و خدماتی را راهاندازی کنند. در نهایت، این فرآیند به رشد اقتصادی منطقه و افزایش فرصتهای شغلی منجر میشود.
